رابطه بین اثربخشی مدیریت با سرمایه فکری کارکنان ستاد مرکزی دانشگاه علوم پزشکی مازندران

مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اثربخشی مدیریت با سرمایه فکری کارکنان ستاد مرکزی دانشگاه علوم پزشکی مازندران صورت پذیرفت. امروزه متخصصان و دست اندرکاران در زمینه مدیریت، بحث جدیدی را تحت عنوان مدیریت اثربخش مطرح می کنند، به طوری که در عصر ما کارایی و بهره وری والاترین هدف و ارزشمندترین مقصد همه مدیران است. همه در جستجوی کارایی بیشتر و نتیجه بخشی بالاتر و بهره وری فزونتر می باشند و تلاش­هایشان در این راستا شکل می­گیرد[1]. روش کار: این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش­های کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان به تعداد 1089 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 285 نفر بصورت تصادفی طبقه­ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه اثربخشی مدیریت و سرمایه فکری که ضریب اعتبار آن ها به کمک آلفای کرونباخ به ترتیب (0.94= α) و (0.95= α) تعیین گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل جداول فراوانی و ترسیم نمودارها و در بخش آمار استنباطی از آزمون تی تک نمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.   یافته­ها:وضعیت سرمایه فکری کارکنان واثربخشی مدیریت در ستاد مرکزی دانشگاه علوم پزشکی بالاتر از حد متوسط است. بین اثربخشی مدیریت با سرمایه انسانی، رابطه­ای، سرمایه ساختاری، سرمایه فکری کارکنان ستاد مرکزی دانشگاه علوم پزشکی مازندران رابطه معنی­داری وجود دارد.   نتیجه­گیری: نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت سرمایه فکری کارکنان و وضعیت اثربخشی مدیریت ستاد مرکزی دانشگاه علوم پزشکی مازندران بالاتر از حد متوسط بوده است. همچنین بین اثربخشی مدیریت با سرمایه فکری و ابعاد آن(سرمایه انسانی، سرمایه رابطه ای و سرمایه ساختاری) رابطه معناداری وجود دارد.